نقد و بررسی
فرزندان گرگ (2012)فرزندان گرگ Wolf Children داستان زندگی خانمی به نام هانا است. هانا در یک دانشگاه تحصیل میکند و به طور اتفاقی آقایی را در کلاس میبیند که با بقیه متفاوت به نظر میرسد و با اشتیاق زیادی به درس گوش میدهد ولی کتابی به همراه ندارد و دانشجوی آن دانشگاه نیست. این دو کمکم با همدیگر آشنا میشوند و ازدواج میکنند. ولی هانا متوجه میشود که همسرش یک گرگینه است. یعنی هم گرگ است و هم انسان. او در نیمههای شب اغلب به گرگ تبدیل میشود و در اطراف شهر پرسه میزند و صبح به شکل انسان درمیآید و کار و زندگی انسانی را انجام میدهد.
زوج جوان زندگی خوبی را در کنار یکدیگر دارند. تا اینکه هانا متوجه میشود باردار است و به زودی کودکی متولد خواهد شد. هانا از ترس اینکه کودک تازه متولد به شکل گرگ باشد، به بیمارستان نمیرود و بچه را در خانه به دنیا میآورد. بچه متولد میشود و شکلش کاملاً مثل انسانها است. یک دختر کوچولوی بامزه که اسم او را یوکی میگذارند. یک سال بعد، برادر کوچکتر یوکی به دنیا میآید که اسمش را آمه میگذارند. یوکی و آمه در ظاهر انسان هستند ولی در بعضی اوقت شبیه گرگ میشوند. مثلا وقتی عصبانی هستند یا خیلی خوشحالند، مثل گرگها به اطراف میدوند و زوزه میکشند.
روزی از روزها یک اتفاق تلخ میافتد. پدر بچهها در شهر کشته میشود و جسد او را داخل یک کانال آب پیدا میکنند. هانا مجبور میشود نگهداری از بچهها را به تنهایی انجام دهد و مراقب باشد که آنها در مقابل چشم دیگران، گرگ نشوند. برای همین هانا کار و تحصیل را رها میکند و در خانه به پرستاری از بچههای گرگینه خود مشغول میشود. ولی زندگی در شهر با دو بچه گرگ خیلی سخت است. تصور کن که هر شب دو توله گرگ در خانه زوزه بکشند، با همدیگر کشتی بگیرند و دنبال هم بدوند. کمکم همسایهها ناراضی میشوند. هانا ترجیح میدهد که خانه دیگری بگیرد. هانا تصمیم میگیرد در خارج از شهر و در محیط زیبا و آرام روستا، خانهای بگیرد تا بچه ها به راحتی در آن زندگی کنند و نگران سر و صدا و بازی آنها نباشد. خانهای که از شهر و فروشگاه و مدرسه خیلی دور است. هانا و یوکی و آمه به خانه جدید میروند. خانه خیلی قدیمی است. هانا خودش به تنهایی خانه را تمیز میکند، سقف خانه را تعمیر مینماید و باغچه بزرگی در حیات خانه میسازد. تا زندگی آسوده و راحتی در کنار بچههایش داشته باشد. آیا آنها میتوانند از پس زندگی به تنهایی در یک روستای دورافتاده بربیایند؟ آیا کسی متوجه گرگینه بودن بچهها نمیشود و خطری آنها را تهدید نخواهد کرد؟ عاقبت یوکی و آمه چه خواهد شد؟ آنها ترجیح میدهند گرگ باشند یا انسان؟
فرزندان گرگ Wolf Children توسط مامورو هوسودا (Mamoru Hosod) و بر اساس داستانی که خودش نوشته، کارگردانی شده است.
شعار تبلیغاتی بچههای گرگ
عشق وحشیانه Love wildly
0دیدگاه